بسیجی عاشق، مسعود رومی پور

ساخت وبلاگ
وقتی می خواست سوار اتوبوس اعزام نیرو شود، قران جیبی ام را بیرون آوردم و به او هدیه دادم. قران را بوسید و بر روی جیب سمت چپش گذاشت و لبخندی زد و آرام گفت: «من دیگر رفتنی هستم، ما که رفتیم. شما جای ما را پر کنید.» سرانجام همانطور که می گفت او رفت و پس از یازده سال پیکر مهتاب گونه اش را به خاک سپردیم، بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 12 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 10:33

 آن روز غروب با داود نشسته بودم و غروب خورشید را تماشا می کردیم، ناگهان داود به حرف آمد که: «به نظر تو بازهم ما طلوع آفتاب را می بینیم؟»  گفتم این چه حرفی ست می زنی؟ اگر منظورت شهادت است ، من که لیاقت این حرف ها را ندارم. راستی نظر خودت چیست؟   بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:36

یکی از بسیجیان لشکر ۷ ولی عصر(عج) تعریف می کند: «شب عملیات خیبر، زخمی شدم و در همان هنگام شهید ضیائی فر را صدا زدم که بر بالینم آمد و گفت: کجایت زخمی شده؟ با اشاره دست، چشم اغشته به خونم را نشانش دادم، ایشان چشمان خون الودم را بوسید و گفت: خوش ب بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:36

یکی از بسیجیان گردان حمزه تعریف می کرد: « هنگام نماز بود که با «سیدمحمد» به مسجد محل قدم گذاشتیم. پس از اقامه نماز رو به امام جماعت کرد و گفت: لطفا استخاره ای برایم بگیرید. امام جماعت نیز دست به دامان قرآن کریم شد و پس از آن گفت: در این کار شما بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:36

شب قبل از عملیات، اسم نوزده شهید گردان را به یکی از دوستان گفته بود و آخرین مرحله سیروسلوک عارفانه اش را به پایان رسانده بود. حرفهایش مثل جواهر پیش بچه ها خریدار داشت. او روحانی گردان و شاگرد مکتب امام جعفر صادق (ع) شهید «علی سیفی» بود که در حما بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:36

یکی از بسیجیان لشکر ۷ ولیعصر(عج) تعریف می کند: «روزی در چادر گردان همراه با طلبه عارف شهید «مسعود صالح فر» نشسته بودیم و صحبت از شهیدان بود. ایشان فرمودند: چه خوب است که پیکر انسان بعد از شهادت، پس از ده سال به خاک سپرده شود.» و درست پس از ده سا بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:36

پدر بزرگوارش می گوید: «یک شب در خانه نذر کرده بود که هزار مرتبه سوره توحید را قرائت کند تا در عالم رویا ائمه اطهار(ع) را به نظاره بنشیند. و اینگونه شده بود و این ماجرا را تا هنگام شهادت از ما پنهان ساخت. او جوان مهذب و محجوب اندیمشک «منصور بصیر بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 22:36

 همیشه می گفت: این پلاک که چون طوقی زیبا برگردنم انداخته ام، کلید بهشت می باشد و حتی یک لحظه حاضر نیستم آن را از خود دور کنم. آن روز او آماده شده بود به مرخصی برود که خبر شد عملیاتی در پیش است، برای همین هم از رفتن به مرخصی منصرف شد تا در عملیات سهیم باشد. سرانجام دلاور شهید «محمود شاهسوندی» در بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 5:23

برای اولین بار و با اصرار منصور به خانه شان در اندیمشک رفتم. داخل اتاق که نشستیم، چشمم به چند بسته پول دویست ریالی افتاد که در کنار یکی از کمدهایشان چیده شده بود. از منصور پرسیدم: چرا این پول ها را اینجا گذاشته ای و در بانک واریز نمی کنی؟ لبخندی زد و گفت: «این پولها حقوق جبهه برادرم «عبدالرضا»اس بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 5:23

یکی از بسیجیان گردان حمزه از لشکر ۷ ولیعصر(عج) می گفت: «او از خدا خواسته بود که در عملیاتی به نام بیت المقدس و در منطقه خرمشهر به شرف شهادت نایل شود. وقتی علت را از او پرسیدیم چیزی نمی گفت، بعدها فهمیدیم که پدربزرگوارش، هنگام فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس جاودانه شد. او در تب این آرزو می سوخت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور...ادامه مطلب
ما را در سایت بسیجی عاشق، مسعود رومی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 92rakateshgh7 بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 23:42